معنی فارسی dogwinkle
B1داگوینکل، موجودی خیالی و تصور شده که معمولاً در داستانهای کودکانه به تصویر کشیده میشود.
A fictional creature, often featured in children's literature.
- OTHER
example
معنی(example):
داگوینکل یک موجود خیالی از یک کتاب کودکان است.
مثال:
The dogwinkle is a fictional creature from a children's book.
معنی(example):
در داستان، داگوینکل به قهرمان داستان کمک میکند تا راه خانهاش را پیدا کند.
مثال:
In the story, the dogwinkle helps the protagonist find their way home.
معنی فارسی کلمه dogwinkle
:
داگوینکل، موجودی خیالی و تصور شده که معمولاً در داستانهای کودکانه به تصویر کشیده میشود.