معنی فارسی dossman

B1

شخصی که به‌طور غیر فعال به امور جامعه یا گروهی رسیدگی می‌کند.

A person who is passively involved in community or group matters.

example
معنی(example):

داس‌من به خاطر رفتار آرام خود شناخته شده بود.

مثال:

The dossman was known for his quiet demeanor.

معنی(example):

او به عنوان داس‌من در مرکز اجتماعی محلی کار می‌کرد.

مثال:

He worked as a dossman in the local community center.

معنی فارسی کلمه dossman

: معنی dossman به فارسی

شخصی که به‌طور غیر فعال به امور جامعه یا گروهی رسیدگی می‌کند.