معنی فارسی elasmobranchian

C1

گروهی از آبزیان که شامل کوسه‌ها و نیزه‌ماهی‌ها هستند که دارای اسکلت غضروفی‌اند.

A group of aquatic animals that include sharks and rays, characterized by a cartilage skeleton.

example
معنی(example):

گونه‌های الاسموبرانشی شامل کوسه‌ها و ماهی‌های باله‌دار است.

مثال:

Elasmobranchian species include sharks and rays.

معنی(example):

او در حال مطالعه رفتار ماهی‌های الاسموبرانچی است.

مثال:

He is studying the behavior of elasmobranchian fish.

معنی فارسی کلمه elasmobranchian

: معنی elasmobranchian به فارسی

گروهی از آبزیان که شامل کوسه‌ها و نیزه‌ماهی‌ها هستند که دارای اسکلت غضروفی‌اند.