معنی فارسی enascent

B2

در حال رشد، آغازین یا نوپا، اشاره به چیزی که در حال شروع یا شکل‌گیری است.

Emerging or in the process of development.

example
معنی(example):

پروژه هنوز در مرحله شروع خود است و نیاز به برنامه‌ریزی بیشتری دارد.

مثال:

The project is still in its enascent stage and requires more planning.

معنی(example):

به عنوان یک هنرمند نوپا، او شروع به کسب شناخت کرده است.

مثال:

As an enascent artist, she is beginning to gain recognition.

معنی فارسی کلمه enascent

: معنی enascent به فارسی

در حال رشد، آغازین یا نوپا، اشاره به چیزی که در حال شروع یا شکل‌گیری است.