معنی فارسی enquiry

B1 /ɛnˈkwaɪ.ɹi/

سوالی که برای بدست آوردن اطلاعات پرسیده می‌شود، عموماً رسمی.

A formal investigation or question asked to obtain information.

noun
معنی(noun):

A question.

معنی(noun):

Search for truth, information or knowledge.

مثال:

scientific enquiry

example
معنی(example):

سؤال او درباره دوره به سرعت پاسخ داده شد.

مثال:

Her enquiry about the course was answered quickly.

معنی(example):

تحقیقات حقایق جالبی را فاش کرد.

مثال:

The enquiry revealed some interesting facts.

معنی فارسی کلمه enquiry

: معنی enquiry به فارسی

سوالی که برای بدست آوردن اطلاعات پرسیده می‌شود، عموماً رسمی.