معنی فارسی eructated
B1شکمپری، خروج گاز از معده به شکل ماضی بیان شده.
The past participle form of the verb 'eruct'.
- verb
verb
معنی(verb):
To burp; to belch.
example
معنی(example):
پپسی بهطور کامل شکمپری شده بود قبل از اینکه دوباره بنوشد.
مثال:
The soda was fully eructated before he sipped again.
معنی(example):
صدای بلندی که هنگام شکمپری کرد، همه را ترساند.
مثال:
The loud noise when he eructated startled everyone.
معنی فارسی کلمه eructated
:
شکمپری، خروج گاز از معده به شکل ماضی بیان شده.