معنی فارسی experienced
B2 /ɪkˈspɪɹ.i.ənst/باتجربه به معنای داشتن دانش و مهارت بیشتر در یک زمینه خاص به خاطر مدت زمان طولانی فعالیت در آن است.
Having knowledge or skill in a particular area due to involvement over a long period.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To observe certain events; undergo a certain feeling or process; or perform certain actions that may alter one or contribute to one's knowledge, opinions, or skills.
adjective
معنی(adjective):
Having experience and skill in a subject.
معنی(adjective):
Experient.
example
معنی(example):
او معلمی باتجربه است که سال‌های زیادی کار کرده است.
مثال:
She is an experienced teacher with many years of practice.
معنی(example):
تیم باتجربه پروژه را به‌طور مؤثر مدیریت کرد.
مثال:
The experienced team handled the project efficiently.
معنی فارسی کلمه experienced
:
باتجربه به معنای داشتن دانش و مهارت بیشتر در یک زمینه خاص به خاطر مدت زمان طولانی فعالیت در آن است.
