معنی فارسی eyelash
A2 /ˈaɪlæʃ/موهای نازکی که در لبه پلکها قرار دارند و از چشمها محافظت میکنند.
The short hairs that grow on the edges of the eyelids.
- noun
noun
معنی(noun):
One of the hairs which grow along the edge of eyelids
example
معنی(example):
او ریمل به مژههایش زد تا آنها را زیباتر کند.
مثال:
She applied mascara to enhance her eyelashes.
معنی(example):
مژههای نازک میتوانند چشمها را بزرگتر نشان دهند.
مثال:
Fine eyelashes can make the eyes look larger.
معنی فارسی کلمه eyelash
:
موهای نازکی که در لبه پلکها قرار دارند و از چشمها محافظت میکنند.