معنی فارسی faciation
B1فاسیاتسیون به فرآیند توسعه یا شکلگیری ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی اشاره دارد.
The process of forming or developing cultural or social characteristics.
- NOUN
example
معنی(example):
فاسیاتسیون در درک هویت فرهنگی بسیار ضروری است.
مثال:
Faciation is essential in understanding cultural identity.
معنی(example):
فاسیاتسیونهای جامعه بازتابدهنده سنتهای آنهاست.
مثال:
The faciations of the community reflect their traditions.
معنی فارسی کلمه faciation
:
فاسیاتسیون به فرآیند توسعه یا شکلگیری ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی اشاره دارد.