معنی فارسی fiscalization

B2

فیسکالیزاسیون، به معنای کنترل و نظارت بر نحوه استفاده از منابع مالی است.

The process of implementing a system of financial control or oversight.

example
معنی(example):

فیسکالیزاسیون وجوه، استفاده صحیح از پول‌های عمومی را تضمین می‌کند.

مثال:

The fiscalization of funds ensures proper use of public money.

معنی(example):

فیسکالیزاسیون می‌تواند از سوء مدیریت مالی جلوگیری کند.

مثال:

Fiscalization can help prevent financial mismanagement.

معنی فارسی کلمه fiscalization

: معنی fiscalization به فارسی

فیسکالیزاسیون، به معنای کنترل و نظارت بر نحوه استفاده از منابع مالی است.