معنی فارسی flagellulae
B1فلگلاولاها، جمع فلگلاولا، رشتههای نازک و بلند در میکروارگانیسمها که برای حرکت به کار میروند.
Plural of flagellulum, referring to multiple small whip-like structures in microorganisms.
- NOUN
example
معنی(example):
فلگلاولاهای میکروارگانیسم تحت میکروسکوپ مشاهده شدند.
مثال:
The flagellulae of the microorganism were observed under a microscope.
معنی(example):
گونههای مختلف ممکن است در فلگلاولاهای خود تفاوتهایی داشته باشند.
مثال:
Different species can have variations in their flagellulae.
معنی فارسی کلمه flagellulae
:
فلگلاولاها، جمع فلگلاولا، رشتههای نازک و بلند در میکروارگانیسمها که برای حرکت به کار میروند.