معنی فارسی foredune

B1

تپه‌ای که در جلوی سواحل و در محل دریای آرام قرار دارد و از آن‌ها محافظت می‌کند.

A ridge of sand built up by wind and located at the edge of a beach.

noun
معنی(noun):

A kind of dune ridge that runs parallel to the shore of a body of water.

example
معنی(example):

دینای جلویی از ساحل در برابر بادهای شدید محافظت می‌کند.

مثال:

The foredune protects the beach from strong winds.

معنی(example):

ما در کنار دینای جلویی قدم زدیم و از چشم‌انداز لذت بردیم.

مثال:

We walked along the foredune, enjoying the view.

معنی فارسی کلمه foredune

: معنی foredune به فارسی

تپه‌ای که در جلوی سواحل و در محل دریای آرام قرار دارد و از آن‌ها محافظت می‌کند.