معنی فارسی forescent
B1پیشرو، به وضعیت یا مرحلهای اشاره دارد که به سمت جلو یا آغاز یک چیز حرکت میکند.
Moving forward; referring to a stage that precedes or approaches a certain point.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نور در حال پیشرو مسیر پیش رو را روشن کرد.
مثال:
The forescent light illuminated the path ahead.
معنی(example):
در سپیدهدم پیشرو، جهان احساس تازگی میکرد.
مثال:
In the forescent dawn, the world felt new.
معنی فارسی کلمه forescent
:
پیشرو، به وضعیت یا مرحلهای اشاره دارد که به سمت جلو یا آغاز یک چیز حرکت میکند.