معنی فارسی foreschool
B1پیشمدرسه، دورهای آموزشی برای کودکان پیش از ورود به مدرسه رسمی.
An educational program for young children before they enter formal schooling.
- NOUN
example
معنی(example):
برنامههای پیشمدرسهای میتوانند به کودکان کمک کنند تا برای مهد کودک آماده شوند.
مثال:
Foreschool programs can help children get ready for kindergarten.
معنی(example):
بسیاری از والدین آموزش پیشمدرسهای را برای فرزندانشان ارزشمند میدانند.
مثال:
Many parents value foreschool education for their kids.
معنی فارسی کلمه foreschool
:
پیشمدرسه، دورهای آموزشی برای کودکان پیش از ورود به مدرسه رسمی.