معنی فارسی formalizable
B1قابل فرمولبندی، به معنای آنکه میتوان یک مفهوم یا ایده را به شکلی دقیق و منطقی فرمولبندی کرد.
Capable of being expressed or formulated in a structured manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مفهوم نظریه قابل فرموله شدن به یک معادله ریاضی است.
مثال:
The concept of the theory is formalizable into a mathematical equation.
معنی(example):
بسیاری از ایدهها در فلسفه برای وضوح بهتر قابل فرموله شدن هستند.
مثال:
Many ideas in philosophy are formalizable for better clarity.
معنی فارسی کلمه formalizable
:قابل فرمولبندی، به معنای آنکه میتوان یک مفهوم یا ایده را به شکلی دقیق و منطقی فرمولبندی کرد.