معنی فارسی former

B1 /ˈfɔɹmɚ/

پیشین، به کسی یا چیزی اشاره دارد که دیگر در یک نقش یا موقعیت خاص نیست.

Referring to someone or something that has previously held a position.

مکالمه با هوش مصنوعی آموزش زبان با فیلم

adjective

معنی(adjective):

Previous.

مثال:

A former president; the former East Germany

معنی(adjective):

First of aforementioned two items. Used with the, often without a noun.

مثال:

I drive two vehicles, a Chevy Camaro and an AMC Gremlin. I won the former on a game show.

example

معنی(example):

رئیس‌جمهور پیشین در یک سخنرانی به ملت صحبت کرد.

مثال:

The former president addressed the nation in a speech.

معنی(example):

او یک ورزشکار پیشین است که اکنون به جوانان آموزش می‌دهد.

مثال:

She is a former athlete who now coaches young players.

معنی فارسی کلمه former

پیشین، به کسی یا چیزی اشاره دارد که دیگر در یک نقش یا موقعیت خاص نیست.