معنی فارسی fulminatory

C1

فولمیناتوری به معنای انتقادی و تند به کار رفته در ادبیات یا گفتار است.

Characterized by strong criticism or condemnation.

example
معنی(example):

او مقاله‌ای تند و انتقادی درباره تغییرات اقلیمی نوشت.

مثال:

She wrote a fulminatory article about climate change.

معنی(example):

سخنرانی تند او توجه حضار را جلب کرد.

مثال:

His fulminatory speech captured the audience's attention.

معنی فارسی کلمه fulminatory

: معنی fulminatory به فارسی

فولمیناتوری به معنای انتقادی و تند به کار رفته در ادبیات یا گفتار است.