معنی فارسی ganton
B1گانتون، فردی با جایگاه اجتماعی بالا که گاهی اوقات بار سنگینی احساس میکند.
A person of high social standing who sometimes feels the weight of that status.
- NOUN
example
معنی(example):
او در میان همسالانش احساس گانتون میکرد.
مثال:
He felt like a ganton among his peers.
معنی(example):
گاه داشتن گانتون به عنوان یک بار در نظر گرفته میشود.
مثال:
Being a ganton is sometimes seen as a burden.
معنی فارسی کلمه ganton
:گانتون، فردی با جایگاه اجتماعی بالا که گاهی اوقات بار سنگینی احساس میکند.