معنی فارسی get off with

B2

به معنی رهایی از یک وضعیت بحرانی یا قانونی است بدون اینکه عواقب سنگینی بپردازد.

To escape without severe punishment or consequences.

verb
معنی(verb):

To have a sexual encounter with.

مثال:

He got off with my sister at the party.

example
معنی(example):

او پس از اینکه با سرعت زیاد رانندگی کرد، تنها با یک تذکر رها شد.

مثال:

He got off with just a warning after being caught speeding.

معنی(example):

او خوش‌شانس بود که فقط جریمه شد و به زندان نرفت.

مثال:

She was lucky to get off with a fine instead of a jail sentence.

معنی فارسی کلمه get off with

: معنی get off with به فارسی

به معنی رهایی از یک وضعیت بحرانی یا قانونی است بدون اینکه عواقب سنگینی بپردازد.