معنی فارسی glance one's eye

B1

نگاه کردن به چیزی با چشم، به طور معمول به سرعت و بدون تمرکز عمیق.

To look briefly or quickly at something.

example
معنی(example):

او نگاهی به غروب زیبا انداخت.

مثال:

She caught a glance of the beautiful sunset.

معنی(example):

او نگاهی سریع به ساعتش انداخت.

مثال:

He gave a quick glance at his watch.

معنی فارسی کلمه glance one's eye

:

نگاه کردن به چیزی با چشم، به طور معمول به سرعت و بدون تمرکز عمیق.