معنی فارسی go-bad

B1

خراب شدن، به معنی از بین رفتن یا از حالت طبیعی خارج شدن و غیرقابل استفاده شدن به دلیل گذشت زمان یا شرایط نامناسب.

To deteriorate or become unfit for use due to aging or improper conditions.

example
معنی(example):

اگر غذا را به درستی ذخیره نکنید، ممکن است خراب شود.

مثال:

If you don't store your food properly, it can go bad.

معنی(example):

شیر بیش از حد بیرون گذاشته شده بود و شروع به خراب شدن کرد.

مثال:

The milk was left out too long and started to go bad.

معنی فارسی کلمه go-bad

: معنی go-bad به فارسی

خراب شدن، به معنی از بین رفتن یا از حالت طبیعی خارج شدن و غیرقابل استفاده شدن به دلیل گذشت زمان یا شرایط نامناسب.