معنی فارسی gretel
B1نام یک شخصیت افسانهای، معمولاً نمایانگر ذکاوت و شجاعت.
A character name in fairy tales known for bravery and intelligence.
- OTHER
example
معنی(example):
در افسانه، گرتل برادرش را از خطر نجات میدهد.
مثال:
In the fairy tale, Gretel saves her brother from danger.
معنی(example):
گرتل به خاطر هوش خود در داستان شناخته شده است.
مثال:
Gretel is known for her cleverness in the story.
معنی فارسی کلمه gretel
:
نام یک شخصیت افسانهای، معمولاً نمایانگر ذکاوت و شجاعت.