معنی فارسی grewsomely
B1به شکل وحشتناک یا زشت.
In a gruesome or horrifying manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
صحنه به طرز وحشتناکی در فیلم به تصویر کشیده شد.
مثال:
The scene was grewsomely depicted in the movie.
معنی(example):
او به طرز وحشتناکی درباره تصادف به دوستانش توصیف کرد.
مثال:
He grewsomely described the accident to his friends.
معنی فارسی کلمه grewsomely
:
به شکل وحشتناک یا زشت.