معنی فارسی gricer

B2

فردی که به تماشای قطارها و عکاسی از آنها علاقه دارد.

A person who enjoys watching trains and taking photos of them.

noun
معنی(noun):

A railway enthusiast, a trainspotter.

example
معنی(example):

او یک گرایسر است که قطارها را دوست دارد.

مثال:

He is a gricer who loves trains.

معنی(example):

بسیاری از گرایسرها برای دیدن جدیدترین لوکوموتیوها سفر می‌کنند.

مثال:

Many gricers travel to see the latest locomotives.

معنی فارسی کلمه gricer

: معنی gricer به فارسی

فردی که به تماشای قطارها و عکاسی از آنها علاقه دارد.