معنی فارسی gubbings
B1گابینها، جمع کلمه گابین، به تکههای کوچک یا بیفایده اشاره دارد.
Small, often discarded items or bits that are not useful.
- NOUN
example
معنی(example):
سیم ماهیگیری با گابینها در هم پیچیده شد.
مثال:
The fishing line got tangled with the gubbings.
معنی(example):
گابینها معمولاً در نزدیکی دریاچهها و رودخانهها یافت میشوند.
مثال:
Gubbings can often be found near lakes and rivers.
معنی فارسی کلمه gubbings
:
گابینها، جمع کلمه گابین، به تکههای کوچک یا بیفایده اشاره دارد.