معنی فارسی gubernia
B2gubernia به معنای منطقهای اداری در روسیه است که به عنوان واحدی از تقسیمات کشوری عمل میکرد.
An administrative division in Tsarist Russia, similar to a province.
- NOUN
example
معنی(example):
استاندار مقررات را برای گubernia بررسی کرد.
مثال:
The governor reviewed the regulations for the gubernia.
معنی(example):
تاریخی، یک gubernia منطقهای اداری در روسیه بود.
مثال:
Historically, a gubernia was an administrative region in Russia.
معنی فارسی کلمه gubernia
:
gubernia به معنای منطقهای اداری در روسیه است که به عنوان واحدی از تقسیمات کشوری عمل میکرد.