معنی فارسی guck
B1 /ɡʌk/عبارت 'گاک' به یک ماده چسبناک یا کثیف اشاره میکند.
A sticky or unpleasant substance, often associated with dirt.
- noun
noun
معنی(noun):
The hybrid offspring of a goose and a duck
example
معنی(example):
ماده چسبناک چیزی جز تخم مرغ نبود.
مثال:
The sticky substance was nothing but guck.
معنی(example):
من در خیابان روی چیزی چسبناک پای گذاشتم.
مثال:
I stepped in guck on the street.
معنی فارسی کلمه guck
:
عبارت 'گاک' به یک ماده چسبناک یا کثیف اشاره میکند.