معنی فارسی gudemother
B1گودمادر، مادری که نقش حمایتی و محبتآمیز دارد.
A term for a nurturing and caring mother figure.
- NOUN
example
معنی(example):
او مادر گود من است، همیشه نگران من است.
مثال:
She is my gudemother, always caring for me.
معنی(example):
من میتوانم به مادر گودم برای حمایت تکیه کنم.
مثال:
I can count on my gudemother for support.
معنی فارسی کلمه gudemother
:
گودمادر، مادری که نقش حمایتی و محبتآمیز دارد.