معنی فارسی guglets

B1

گگلت‌ها، جمع گگلت، ظرف‌هایی کوچک برای نگهداری مایعات.

Plural of guglet; small containers for holding liquids.

example
معنی(example):

میز با چندین گگلت برای مهمانی چیده شده بود.

مثال:

The table was set with multiple guglets for the party.

معنی(example):

او گگلت‌های قدیمی را جمع‌آوری کرد تا در قفسه نمایش دهد.

مثال:

She collected old guglets to display on the shelf.

معنی فارسی کلمه guglets

: معنی guglets به فارسی

گگلت‌ها، جمع گگلت، ظرف‌هایی کوچک برای نگهداری مایعات.