معنی فارسی guideboard

B1

تابلو راهنما، تابلویی که اطلاعات مربوط به مسیر یا فعالیت‌ها را نمایش می‌دهد.

A board that provides direction or information to guide individuals.

example
معنی(example):

تابلو راهنما در ورودی به ما کمک کرد تا راه‌مان را پیدا کنیم.

مثال:

The guideboard at the entrance helped us find our way.

معنی(example):

هر تور دارای تابلو راهنما بود که برنامه سفر را توضیح می‌داد.

مثال:

Every tour had a guideboard detailing the itinerary.

معنی فارسی کلمه guideboard

: معنی guideboard به فارسی

تابلو راهنما، تابلویی که اطلاعات مربوط به مسیر یا فعالیت‌ها را نمایش می‌دهد.