معنی فارسی guidebookish

B1

مربوط به کتاب‌های راهنما و مشخصات ساختار آن‌ها، به ویژه در رابطه با سفر و کشف.

Relating to or characteristic of guidebooks, typically providing directions or advice.

example
معنی(example):

طبیعت راهنماگونه نوشتار او آن را آسان برای دنبال کردن کرد.

مثال:

The guidebookish nature of her writing made it easy to follow.

معنی(example):

او هنگام کاوش در شهرهای جدید راهنماهای راهنماگونه را ترجیح می‌دهد.

مثال:

He prefers guidebookish travel guides when exploring new cities.

معنی فارسی کلمه guidebookish

: معنی guidebookish به فارسی

مربوط به کتاب‌های راهنما و مشخصات ساختار آن‌ها، به ویژه در رابطه با سفر و کشف.