معنی فارسی guidecraft
B1مهارت و هنر هدایت و راهنمایی دیگران در یک موضوع خاص.
The skill or art of guiding or leading, especially in a particular field.
- NOUN
example
معنی(example):
هنر راهنمایی او در سازماندهی رویدادها قابل تحسین بود.
مثال:
Her guidecraft in organizing events was impressive.
معنی(example):
او در هدایت گروه مهارتهای راهنمایی استثنایی را نشان داد.
مثال:
He demonstrated exceptional guidecraft when leading the group.
معنی فارسی کلمه guidecraft
:
مهارت و هنر هدایت و راهنمایی دیگران در یک موضوع خاص.