معنی فارسی guidman
B1شخصی که دیگران را در یک زمینه خاص راهنمایی میکند، به ویژه در سفرها.
A person who provides guidance or provides information to travelers or tourists.
- NOUN
example
معنی(example):
راهنما گردشگران را در اطراف شهر نشان داد و اطلاعاتش را به اشتراک گذاشت.
مثال:
The guidman showed the tourists around the city, sharing his knowledge.
معنی(example):
به عنوان یک راهنما، او به اشتراکگذاری تاریخ سرزمینش افتخار میکرد.
مثال:
As a guidman, he took pride in sharing the history of his homeland.
معنی فارسی کلمه guidman
:
شخصی که دیگران را در یک زمینه خاص راهنمایی میکند، به ویژه در سفرها.