معنی فارسی guidsire

B1

شخصی که به عنوان سرپرست و راهنما در یک جامعه یا گروه شناخته می‌شود.

A person recognized as a leader or guide within a community or group.

example
معنی(example):

به دلیل تخصصش، او در میان هم‌سالانش به عنوان یک راهنما شناخته می‌شد.

مثال:

He was considered a guidsire among his peers because of his expertise.

معنی(example):

دانش او او را به یک راهنمای محترم در جامعه تبدیل کرده بود.

مثال:

Her knowledge made her a respected guidsire in the community.

معنی فارسی کلمه guidsire

: معنی guidsire به فارسی

شخصی که به عنوان سرپرست و راهنما در یک جامعه یا گروه شناخته می‌شود.