معنی فارسی guildic

B1

گیلدیک، مرتبط با اتحادیه‌های صنفی در گذشته.

Related to guilds, especially in historical contexts.

example
معنی(example):

سیستم گیلدیک در جامعه قرون وسطی مهم بود.

مثال:

The guildic system was important in medieval society.

معنی(example):

بسیاری از صنعتگران به یک سازمان گیلدیک وابسته بودند.

مثال:

Many artisans belonged to a guildic organization.

معنی فارسی کلمه guildic

: معنی guildic به فارسی

گیلدیک، مرتبط با اتحادیه‌های صنفی در گذشته.