معنی فارسی habronemic

B2

هابرا نِمیک، مربوط به بیماری یا شرایط ناشی از کرم‌های هابروینا.

Relating to, or affected by, conditions caused by habronema worms.

example
معنی(example):

وضعیت هابرانمیک نیاز به نظارت دقیق دارد.

مثال:

The habronemic condition requires careful monitoring.

معنی(example):

دامپزشکان پاسخ هابرانمیک به درمان را بررسی کردند.

مثال:

Veterinarians studied the habronemic response to treatment.

معنی فارسی کلمه habronemic

: معنی habronemic به فارسی

هابرا نِمیک، مربوط به بیماری یا شرایط ناشی از کرم‌های هابروینا.