معنی فارسی hamptonite

B1

شخصی که از همپتون است، مرتبط با یا ساکن همپتون.

A resident or native of Hampton.

example
معنی(example):

او یک همپتونایت مفتخر است که شهرش را دوست دارد.

مثال:

She is a proud Hamptonite who loves her hometown.

معنی(example):

همپتونایت‌ها اغلب برای رویدادهای اجتماعی جمع می‌شوند.

مثال:

Hamptonites often gather for community events.

معنی فارسی کلمه hamptonite

: معنی hamptonite به فارسی

شخصی که از همپتون است، مرتبط با یا ساکن همپتون.