معنی فارسی haskness
B1سختی، مقاومت یا استحکام یک جسم یا ماده.
The quality of being hard or firm; resistance to pressure.
- NOUN
example
معنی(example):
سختی شاخه درخت صعود به آن را آسان کرد.
مثال:
The haskness of the tree branch made it easy to climb.
معنی(example):
در زمستان، سختی زمین برای پیادهروها چالشی بود.
مثال:
In the winter, the haskness of the ground was a challenge for walkers.
معنی فارسی کلمه haskness
:
سختی، مقاومت یا استحکام یک جسم یا ماده.