معنی فارسی hastately

B1

هستاته، به معنای با شتاب یا سریع، لغتی برای توصیف شیوه‌ای از انجام کارها.

In a hurried or rushed manner

example
معنی(example):

او با شتاب به داخل اتاق وارد شد.

مثال:

She walked hastately into the room.

معنی(example):

او در طول ارائه با شتاب صحبت کرد.

مثال:

He spoke hastately during the presentation.

معنی فارسی کلمه hastately

: معنی hastately به فارسی

هستاته، به معنای با شتاب یا سریع، لغتی برای توصیف شیوه‌ای از انجام کارها.