معنی فارسی hasteless
B2بدون شتاب، خلق و خوی انجام کارها با آرامش و دقت.
Characterized by the absence of haste; taking time to do things carefully.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
با رویکردی بدون شتاب، آنها وقت خود را برای اطمینان از کیفیت صرف کردند.
مثال:
With a hasteless approach, they took their time to ensure quality.
معنی(example):
طبیعت بدون شتاب او به او کمک کرد تا در شرایط فشار به روشنی فکر کند.
مثال:
His hasteless nature helped him think clearly under pressure.
معنی فارسی کلمه hasteless
:
بدون شتاب، خلق و خوی انجام کارها با آرامش و دقت.
