معنی فارسی hind-brain
B1مغز پشتی، ناحیهای از مغز که در گردآوری و هماهنگسازی حرکات نقش دارد.
A term describing the lower part of the brain involved in coordination of movement.
- NOUN
example
معنی(example):
مغز پشتی حرکت و تعادل را هماهنگ میکند.
مثال:
The hind-brain coordinates movement and balance.
معنی(example):
آسیب به مغز پشتی میتواند مهارتهای حرکتی را تحت تأثیر قرار دهد.
مثال:
Damage to the hind-brain can affect motor skills.
معنی فارسی کلمه hind-brain
:
مغز پشتی، ناحیهای از مغز که در گردآوری و هماهنگسازی حرکات نقش دارد.