معنی فارسی honestly
B1 /ˈɑnɪstli/به طور صادقانه بیان کردن حقیقت یا احساسات بدون پنهانسازی، هنگامی که میخواهید به دیگران بگویید که حقیقت چه چیزی است.
In a sincere and truthful manner, often used to express true feelings or thoughts.
- ADVERB
example
معنی(example):
صادقانه بگویم، فکر نمیکردم امروز باران بیافتد.
مثال:
Honestly, I didn't think it would rain today.
معنی(example):
صادقانه بگویم، از نتایج شگفتزده شدم.
مثال:
To be honest, I was surprised by the results.
معنی فارسی کلمه honestly
:
به طور صادقانه بیان کردن حقیقت یا احساسات بدون پنهانسازی، هنگامی که میخواهید به دیگران بگویید که حقیقت چه چیزی است.