معنی فارسی huntings

B1

به مجموعه عملیات شکار اشاره دارد که به منظور تغذیه یا تفریح انجام می‌شود.

Plural form referring to instances or activities of hunting.

example
معنی(example):

شکارها در این منطقه برای ایمنی تنظیم شده است.

مثال:

The huntings in the area have been regulated for safety.

معنی(example):

شکارها در این فصل پرثمر بود و مقدار زیادی حیوانات به خانه آورده شد.

مثال:

The huntings were fruitful this season, bringing home plenty of game.

معنی فارسی کلمه huntings

: معنی huntings به فارسی

به مجموعه عملیات شکار اشاره دارد که به منظور تغذیه یا تفریح انجام می‌شود.