معنی فارسی hyperemotively
B1به شکلی ابراز احساسات که به شدت و با تأکید بر عواطف صورت میگیرد.
In a manner that expresses emotions intensely or with great emphasis.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور هایپر احساسی به داستان احساسی که در گروه به اشتراک گذاشته شد، واکنش نشان داد.
مثال:
He hyperemotively reacted to the emotional story shared in the group.
معنی(example):
خواننده احساسات خود را به طور هایپر احساسی در حین اجرا ابراز کرد.
مثال:
The singer expressed her feelings hyperemotively during the performance.
معنی فارسی کلمه hyperemotively
:به شکلی ابراز احساسات که به شدت و با تأکید بر عواطف صورت میگیرد.