معنی فارسی hypothecative
B1هیپوتکگونه، توصیف کننده وضعیتی که در آن وثیقهای به عنوان بخشی از توافق وجود دارد اما مالکیت منتقل نمیشود.
Relating to or involving the act of hypothecating; pertaining to property pledged as security for a debt.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت هیپوتکگونه توافق به انعطافپذیری اجازه میدهد.
مثال:
The hypothecative nature of the agreement allowed for flexibility.
معنی(example):
او یک چارچوب هیپوتکگونه فراهم کرد که در آن طرفین میتوانستند مذاکره کنند.
مثال:
She provided a hypothecative framework in which the parties could negotiate.
معنی فارسی کلمه hypothecative
:
هیپوتکگونه، توصیف کننده وضعیتی که در آن وثیقهای به عنوان بخشی از توافق وجود دارد اما مالکیت منتقل نمیشود.