معنی فارسی idealising
B1ایده‌آل کردن، فرآیند ایجاد یک تصور مثبت و کامل از چیزی که در واقعیت ممکن است این‌گونه نباشد.
The act of regarding or representing as perfect.
- verb
verb
معنی(verb):
To regard something as ideal.
معنی(verb):
To conceive or form an ideal.
معنی(verb):
To portray using idealization.
example
معنی(example):
او در حال ایده‌آل کردن تجربیاتش در گذشته است.
مثال:
He is idealising his experiences in the past.
معنی(example):
ایده‌آل کردن روابط گذشته می‌تواند گمراه‌کننده باشد.
مثال:
Idealising past relationships can be misleading.
معنی فارسی کلمه idealising
:
ایده‌آل کردن، فرآیند ایجاد یک تصور مثبت و کامل از چیزی که در واقعیت ممکن است این‌گونه نباشد.
