معنی فارسی ifrit
B1ایفریت، موجودی اسطورهای در فرهنگهای مختلف که به عنوان جنی خبیث شناخته میشود.
A mythical creature in various cultures, often depicted as a malevolent genie.
- OTHER
example
معنی(example):
شخصیت ایفریت در داستان هم زیرک و هم باهوش بود.
مثال:
The ifrit character in the story was both wise and cunning.
معنی(example):
افسانهها معمولاً درباره قدرتهای یک ایفریت صحبت میکنند.
مثال:
Legends often speak of the powers of an ifrit.
معنی فارسی کلمه ifrit
:
ایفریت، موجودی اسطورهای در فرهنگهای مختلف که به عنوان جنی خبیث شناخته میشود.