معنی فارسی illustratable
B2قابل تصویرسازی، به معنای اینکه میتوان آن را بصری یا نمایشی توضیح داد.
Capable of being illustrated visually or demonstratively.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این دادهها قابل تصویرسازی است و فهم آن را برای ما آسانتر میکند.
مثال:
The data is illustratable, making it easier for us to comprehend.
معنی(example):
یافتهها با کمک ابزارهای بصری مختلف قابل تصویرسازی هستند.
مثال:
The findings are illustratable through various visual aids.
معنی فارسی کلمه illustratable
:
قابل تصویرسازی، به معنای اینکه میتوان آن را بصری یا نمایشی توضیح داد.