معنی فارسی in sight
B1به معنای قابل مشاهده بودن یا در منظر بودن.
Visible or able to be seen.
- OTHER
example
معنی(example):
کوه اکنون در دید است.
مثال:
The mountain is now in sight.
معنی(example):
سرانجام زمین در دید داریم.
مثال:
We finally have land in sight.
معنی فارسی کلمه in sight
:
به معنای قابل مشاهده بودن یا در منظر بودن.