معنی فارسی in god's name

B2

عبارتی که به معنای سوال در مورد دلیل یک عمل غیرقابل توجیه استفاده می‌شود.

An expression used to emphasize disbelief or to question the actions of someone.

example
معنی(example):

به نام خدا، چرا این کار را کردی؟

مثال:

In God's name, why did you do that?

معنی(example):

آنها به نام خدا برای کمک به دیگران عمل کردند.

مثال:

They acted in God's name to help others.

معنی فارسی کلمه in god's name

:

عبارتی که به معنای سوال در مورد دلیل یک عمل غیرقابل توجیه استفاده می‌شود.